چرا سفر ولادیمیر پوتین به امارات و عربستان مهم است؟/ خروج آرام روسیه از انزوای تحمل شده
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۴۱۶۷
عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه و دیپلمات بازنشسته در یادداشت اختصاصی برای جماران به بررسی ابعاد مهم سفر یک روزه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه به عربستان سعودی و امارات متحده عربی پرداخته است:
براساس اخبار اعلام شده، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه روز چهارشنبه به دو کشور جنوبی خلیج فارس یعنی امارات عربی متحده و عربستان سعودی سفر رسمی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1-رئیس جمهور روسیه از سوی دادگاه بین المللی به جهت حکم صادر شده تحت تعقیب و کشورها موظف به دستگیری او هستند. همین مساله منجر به احتیاط او در سفر به خارج از روسیه شده است. به همین دلیل او در نشست سران بریکس در آفریقای جنوبی با توجه به تفاهمی که میان دو کشور به دست آمده، حاضر نشد. بنابراین، سفر ولادیمیر پوتین به دو کشور مهم جنوبی خلیج فارس که متحد غرب و امریکا به شمار می آیند، دارای اهمیت است. می توان گفت که با این سفر اثرگذاری رأی دادگاه بین المللی تا حد زیادی از بین میرود و در آینده شاهد سفرهای بیشتر رئیس جمهور روسیه به دیگر کشورها خواهیم بود.
این نکته قابل ذکر است که رای دادگاه بین المللی علیه ولادیمیر پوتین به این بهانه بود که در سال اول جنگ اوکراین حدود ۷۰۰ کودک اوکراینی از آن کشور به روسیه برده شده و سرپرستی آنها به خانواده های روسی علاقمند واگذار شد. اما از سویی کشته شدن ۷ هزار کودک فلسطینی در غزه در مدت ۵۰ روز که از جنگ و حمله اسرائیل میگذرد و عدم محکومیت اسرائیل در این جنایات از سوی غرب، این تصویر را در سطح جهانی ایجاد کرده که کشورهای غربی با رفتاری دوگانه در مسائل حقوق بشری به نحوی عمل می کنند که با منافع آنها سازگاری داشته باشد.
بنابراین، این مساله هم میتواند در تصمیم گیری میزبان ها در انجام این سفر موثر باشد و پاسخ مناسبی در اختیار آنها برای مقابله با فشار سیاسی احتمالی از سوی غرب قرار دهد.
2-مورد دیگر عدم تغییر سیاست کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نسبت به رابطه با شرق است. پس از بی اعتنایی ایالات متحده به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و عمل متقابل او، بالاخره کاخ سفید تصمیم گرفت با هدف کاهش نفوذ چین و روسیه به کشورهای این حوزه و بویژه عربستان نزدیک شود. بهبود نسبی روابط دو جانبه این تصویر را به وجود آورد که ممکن است کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تا حدی در توسعه رابطه با شرق محتاط شوند. اکنون با سفر ولادیمیر پوتین به دو کشور مهم منطقه مشخص شده که تغییری در سیاست کشورهای عربی جنوب خلیج فارس و استراتژی ژئوپلیتیکی آنها حاصل نشده است. نوعی استراتژی بر مبنای رابطه خوب با همه کشورها و استفاده از همه فرصت ها جهت توسعه سریع و پایدار.
3-ولادیمیر پوتین در این سفر به دنبال تعمیق روابط و به ویژه هماهنگی در صادرات انرژی است. این سه کشور مهم تولید کننده نفت از زمان همکاری در اوپک پلاس توانسته اند با کاهش تولید در مواقع ضروری قیمت را حفظ کرده و سود قابل توجهی را از این سیاست و هماهنگی نصیب خود کنند. آنها اخیرا نیز برای کاهش تولید به توافق رسیده اند. با نزدیک شدن به انتخابات امریکا ( 2024)، قطعا امریکا به دنبال افزایش صادرات نفت و کاهش قیمت بنزین است. علاقمندی روسیه به پیروزی دونالد ترامپ و احتمالا علاقمندی دو کشور عربی مورد نظر به شکست دموکراتها میتواند به همکاری بیشتر سه تولید کننده فوق به حفظ قیمت نفت وزن بیشتری بدهد.
4-چشم انداز جنگ روسیه و اوکراین تا حدی مشخص شده است. وضعیت فعلی جنگ نشان میدهد که اوکراین نمی تواند زمین های خود را در شرق، جنوب و کریمه پس بگیرد و غرب نیز برای کمک بیشتر به اوکراین دچار اختلاف شده است. جمهوریخواهان در کنگره رقم ۶۰ میلیارد دلار کمک به اوکراین را تصویب نمی کنند و کاخ سفید نیز اعلام کرده که پولی در صندوق برای کمک به اوکراین باقی نمانده است.
در اروپا نیز مجارستان با کمک ۵۰ میلیارد یورویی اتحادیه به اوکراین مخالفت میکند و خانم ملونی نخست وزیر ایتالیا گفته که اروپا از این جنگ خسته شده است. بنابراین، ولادیمیر پوتین با توجه به بهبود وضعیت اقتصادی روسیه در ماههای اخیر به دنبال این است که ژئوپلیتیک بسته این کشور را باز کند و کشورهای ثروتمند همچون کشورهای جنوبی خلیج فارس را به خاطر این چشم انداز مثبت به سرمایه گذاری در روسیه تشویق مرده و مسکو را از وضعیت تحریمی عبور دهد.
5-رابطه روسیه با جمهوری اسلامی ایران نکته مهم دیگر این سفر است. اخیرا برخی مقامات نظامی جمهوری اسلامی اعلام کرده اند بر اساس توافقات به عمل آمده با روسیه تعدادی جنگنده سوخوی ۳۵ و هلیکوپتر از همسایه شمالی دریافت کرده اند. با توجه به حساسیت عربستان و امارات به این موضوع که می تواند تعادل و توازن توانایی هوایی را در منطقه خلیج فارس تغییر دهد، پوتین در این سفر به دوستان عرب خود اطمینان خواهد داد آنچه که از سوی روسیه به ایران تحویل داده می شود نمی تواند به عنوان تهدیدی علیه کشورهای جنوبی خلیج فارس به کار رود. ضمن اینکه رییس جمهور روسیه برای اطمینان بخشی بیشتر به این کشورها پیشنهاد فروش سلاح و همکاری نظامی را به آنها ارائه خواهد کرد.
6-دو کشور امارات و عربستان در سالهای اخیر سرمایه گذاری ها زیادی در جذب توریست انجام داده اند. روسیه نیز یکی از کشورهایی است که توریست های بسیاری را به سایر کشورها می فرستد. بنابراین همکاری در امر مبادله گردشگر می تواند برای هر دو طرف به ویژه جذب توریست بیشتر روسی اهمیت داشته باشد.
7-در سالهای اخیر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برخی معاملات خود با چین را با ارزهای ملی انجام میدهند و دو طرف از این روند راضی هستند که باعث افزایش تجارت بین چین و بعضی کشورهای عرب جنوب خلیج فارس شده است. احتمالا ولادیمیر پوتین علاقمند به گفتگو در این زمینه با امارات و عربستان است. به ویژه آنکه بخشی از ذخایر دلاری روسیه در جنگ هزینه شده و معامله با ارز ملی میتواند به تقویت روبل روسی کمک کند. عضویت بعضی کشورهای جنوبی خلیج فارس و بویژه عربستان در بریکس به پیگیری این تفکر کمک میکند.
بی طرفی کشورهای حوزه خلیج فارس در جنگ اوکراین و عدم حمایت از سیاست متحدان خود در آمریکا و ناتو، اتخاذ استراتژی نسبتا مستقل در پیگیری منافع و علاقمندی روسیه به همکاری هر چه بیشتر با این منطقه، توسعه بیشتر روابط روسیه با حوزه جنوبی خلیج فارس را نوید می دهد.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی امارات متحده عربی روسیه عربستان سعودی جنگ اوکراین با روسیه انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی ولادیمیر پوتین جنوبی خلیج فارس حوزه خلیج فارس جمهور روسیه رئیس جمهور دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۴۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!
برخی معتقدند مانند اتحاد جماهیر شوروی، رئیسجمهور فعلی روسیه هم شکننده است. اما آنها خیلی چیزها را نادیده میانگارند.
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت: ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.